مصطفی تصمیم گرفته بود كه همهی ماه رمضان را روزه بگیرد. او میدانست كه یك روزهدار باید حالوروز گرسنگان را درك كند.
اما آیا فقط دانستن حال و روز گرسنگان كافی بود؟ این سؤالی بود كه ذهن مصطفی را مشغول كرده بود. او باید برای پیرمرد گرسنهای كه مجبور بود شب سرد زمستانی را بیرون از خانه بخوابد، كاری میكرد... .