روزگاری دو برادر بودن؛ هر دو سرباز، اما یكی از اونها ثروتمند و دیگری فقیر بود. برادر فقیر برای فرار از فقر، لباس سربازی رو از تَنِش درآورد و به كشاورزی مشغول شد. تكهزمینی داشت، اون رو شخم زد، وجین كرد و در اون بذر شلغم كاشت.
افسانهی «شلغم»، نوشتهی «یاكوب لودویگ كارل گریم» و «ویلهلم كارل گریم» معروف به «برادران گریم» است. این داستان را «هرمز ریاحی»، «نسرین طباطبائی» و «بهزاد بركت» ترجمه كردهاند و انتشارات «فكر روز» ...