یه شعر برای جوراب؛ جورابی كه سوراخ بود.
كی بود، كی بود؟ جوراب بود باز زیر تختخواب بود گریه میكرد بیچاره: «پاشنهی پام دوباره سوراخ و پاره داره» دیدم آروم نمیشه گفتم: بیا! گفت: آخه روم نمیشه نشستم و یه غصه هم نخوردم رفتم ...