داستانی دربارهی ترسیدن و نترسیدن.
«آمبر» و «دامبر» دو بچهببر كوچولو هستن. اونها داداشن. آمبر و دامبر خیلی ترسو هستن. از تاریكی و دوری از مامانببری خیلی خیلی میترسن. مامانببری رفته شكار و اونها در شب تاریك تنها موندهن... . ...