روزی، روزگاری، مادری سه دختر داشت. دختر اول همیشه دنبال بازیگوشی بود. دختر دوم گاهی بازیگوشی میكرد و گاهی هم حرفهای مادر رو درست انجام میداد. دختر سوم مهربون بود و همیشه سعی میكرد بهترین كار رو انجام بده.
افسانهی «كلبهی مهربانی»، نوشتهی «یاكوب لودویگ كارل گریم» و «ویلهلم كارل گریم» معروف به «برادران گریم» است. این داستان را «هرمز ریاحی»، «نسرین طباطبائی» و «بهزاد بركت» ترجمه كردهاند و انتشارات ...