یه پیچ زنگزده بود كه وا نمیشد. یه شعر براش داریم.
یكی بود، یكی نبود زیر گنبد كبود یه پیچ زنگزده بود وا نمیشد چپ و راست، پایین و بالا نمیشد آقای آچار اومد گازش گرفت محكم و سفت حالا هی آچار بپیچ پیچه بپیچ پیچه گفت: قیچ قیچ قیچ ...