وقتی كوكو آن دوردورها خواب بود، خورشید آرام آرام از پشت تپه بالا آمد. لحظهای ایستاد... .
كتاب با این جمله آغاز میشه: «باید از جایی شروع میكرد.» وقتی كوكو، دختر داستان، خوابه، خورشید آرام آرام از پشت تپهها بالا میآد. تپهای كه در سرزمینی یخی و برفیه و خرس سفید بزرگی با تولههاش ...