كلاه بابام جونم حالا دیگه شده لونهی یه گنجشك. جای بابام خیلی خالیه.
پالام پولوم پام برام بزرگه كلاه بابام مامان ریخته توش برگ خشك و چوب حالا اون شده یك لونهی خوب توش یه گنجشكه كه خیلی زیباست مامان میگه اون مهمون باباست