بچهها! مردی بود كه دلش میخواست بیجهت دروغ بگه! میدونید چرا؟
مرد دروغگو همیشه به پشتبام میرفت و فریاد میزد: آهای مردم! كمك! خونهی من آتش گرفته! كمك! آتش! خب. حكایت رو بشنوید تا بدونید چه اتفاقی برای این مرد افتاد... البته حكایت این مرد بعدها تبدیل ...