دی دی هیچ وقت كارهایش را سر وقت انجام نمی داد. اون همیشه دیرش می شد.
دیدی همیشه دیر میكرد. او به همه جا دیر میرسید. صبحها دیر از خواب بیدار میشد. بنابراین دیرتر از بقیهی بچهها به مدرسه میرسید. غذای دیدی همیشه سرد میشد، چون او آخرین كسی بود كه سر میز غذا ...