بچهها! داستان یه گل خوشبو رو بشنوید. یه گل كه توی بیابان روییده و هیچ كس نمیدونه چهجوری این گل خوشبو توی اون بیابان دور و سرد به دنیا اومده! ولی توی داستان كه به زبان شعره، متوجه میشیم كه این گل خوشبو از خون یه سرباز زخمی روییده.
اون سرباز برای دفاع از ایران به جنگ دشمن رفته بود تا من و تو امروز در وطن به خوشی زندگی كنیم. اون سرباز زخمی شده بود و در یه شب مهتابی، شبی كه ماه بود و اون رو از آسمان نگاه میكرد، به روی یه كوه ...