پرطلا یه جوجهی بانمكه كه از اسمش خوشش نمیآد. یعنی اسمش رو عوض میكنه؟ بریم شعرشو بشنویم.
پرطلا گریه میكرد خیلی بهونهگیره شب شده وقت خوابه به رختخواب نمیره با گریه گفت: مامان جون اسممو دوست ندارم از این به بعد اسممو من جوجهناز میذارم همه به من میخندن میگن چه ...