ای گاز خردل! من با تو قهرم.
من شمع هستم بااشك هایم هر بار آمد غم، پا به پایم بابای من هم شمعی خداییست زیرا كه بابا یك شیمیایی است اونیز چون شمع هی می شود آب من هم برایش دلتنگ و بی تاب این درد بابا آخر ...