شعری برای محرم.
یك نفر نوحه میخواند با صدایی پر از سوز آب یخ توی هیئت پخش میكردم آن روز در كنار خیابان خیمهی پارهای بود بچهی سبزپوشی توی گهوارهای بود تشنه بود آب میخواست من به او آب دادم ...