توی یه دریاچهی زیبا، پر بود از قوهای سفید. در بین این قوها، دو قو بودن كه رنگشون سیاه بود و از این موضوع خیلی ناراحت بودن. اونا فكر میكردن كه كسی اونا رو دوست نداره... .
كودكان با شنیدن این داستان یاد میگیرن كه همهی آفریدههای خدا دوستداشتنی هستن و خداوند هم خیلی اونها رو دوست داره.