هدی كوچولو امروز دفتر ریاضیش رو با خودش به مدرسه نبرده. به خاطر همین هم مجبور شده كه به معلمشون دروغ بگه و برای اینكه معلمشون باور كنه قسم دروغ هم خورده! اما الان ناراحته و داره به عزیز جون میگه كه از كاری كه كرده پشیمونه و حس خوبی نداره!
كودكان با شنیدن این داستان یاد می گیرن كه اولا نباید با دشمنان خدا دوستی كنن و بعد هم نباید به دروغ قسم بخورن چون این كارها كار پسندیده ای نیست و انجام این كارها خداوند رو ناراحت و ناراضی می كنه ...