آن روزها حالوهوای شهرها یك جور دیگر بود. مردم خسته شده بودند و به خیابانها میریختند. هر شب از پشتبامها صدای اللهاكبر بلند بود.
دیشب هوای شهر یك جور دیگر بود روی لب مردم الله اكبر بود در باد میرقصید یك پرچم زیبا بوی گل سوسن میآمد از هرجا از آسمان میریخت یك عالمه شادی تا دورها میرفت فریاد آزادی