«آرمان كوچولو» هر روز صبح كه صبحانه میخورد، با اجازهی مادرش میرفت و با دوستش «حمید» توی حیاط توپبازی میكرد. یه روز صبح كه مشغول بازی بودن، توپشون از روی دیوار افتاد توی كوچه... .
كودكان با شنیدن این داستان یاد میگیرن كه اگه چیزی رو پیدا كردن، بهش به چشم یه امانت نگاه كنن و تا جایی كه ممكنه، سعی كنن به كمك بزرگترهاشون، صاحبش رو پیدا كنن و اون وسیله رو به دستش برسونن.