خونهی جدید عمه درست بالای خونهی شای شای بود.
حالا شای شای با پسرعمهش، دامون، همسایه شده بودن. جعبهی اسباببازیهای دامون هنوز به خونهی جدید نرسیده بود. برای همین اون خیلی ناراحت بود. اما یه جور دیگه هم میشه بازی كرد. میگید چی؟ خب. مثلاً ...