یه قصه ی قشنگ از مامان شای شای بازی.
شای شای میخواست در یك نمایش بازی كنه؛ برای همین لباس گربهای لازم داشت، ولی مامانش می گفت كه اون لباس خیلی گرونه. عروسكای شای شای از كمد اومدن بیرون تا با شای شای بازی كنن. توی این بازی شای شای ...