یه باغ بزرگ انار بود كه از یك سمت به كوهستان یزرگی می رسید و از طرف دیگه به باغ های میوه.
فصل پاییز شده بود و درخت های تمام باغ ها داشتند به خواب زمستانی می رفتند. فقط یكی از باغ ها هنوز میوه داشت ودرخت هایش هنوز نخوابیده بودند. اون باغ ،باغ انار بود كه صاحب مهربانش به نام علی آقا همه ...