مادر یك روز به سینا گفت من چند روز مرخصی گرفتم تا خانه تكانی عید را انجام بدهیم.
مادربزرگ و خاله ناهید برای كمك به آنها آمدند. سینا دوست داشت كه كمك كند. و دوست داشت كه ظرف ها را خشك كند اما یكی از ظرف ها را شكست و دست سینا برید. داستان" اشتباه سینا كوچولو" با اجرای خانم مریم ...