در زمان های قدیم مردی به نام ابونواز زندگی می كرد. او از اطرافیان و مورد اعتماد سلطان كشور بود. روزی ابونواز در حالی كه از مرگ همسرش گریه می كرد، وارد قصر شد. وقتی سلطان این خبر را شنید از همسرش خواست تا برایش زن خوبی پیدا كند...
داستان « ابونواز »، قصه ای است زیبا كه خانم مریم نشیبا همراه با نوه اش (گلاب)، برای كودكان تعریف می كنند. ابونواز از اطرافیان و مورد اعتماد سلطان بود. تا اینكه همسر او از دنیا رفت. روزی در حالی كه ...