پگاه و مادر و مادربزرگش در خانه ایی با صفا زندگی می كردند.
پگاه كوچولو هر روز صبح با عروسك هاش بازی می كرد و ظهر بعد از ناهار و استراحت با مادر بزرگش بازی می كرد. پگاه یك شب از پدرش وسایل پزشكی هدیه گرفت و از فردا توی حیاط با مادر بزرگش دكتر بازی می كرد. ...