قورباغه كوچولو با پدر و مادرش در یك بركه زندگی می كردند. اما خیلی كم می خوابید.
پدر قورباغه پیش لك لك رفت تا مشكل قورباغه كوچولو را به او بگوید. اما قورقوری نمی خوابید كه نمی خوابید. قورباغه كوچولو هر كاری می كرد خوابش نمی برد كه نمی برد. تا این كه پدر به او یك پیشنهاد داد ...