شب هفتم ماه محرم بود.
روز كه شد علی كوچولو و پدر و مادرش به خانه ی مادربزرگ رفتند. پدر و پدربزرگ، قابلمه های بزرگ را روی اجاق گذاشتند. مادر و مادربزرگ هم به كمك زن های همسایه پیاز و گوشت خورد كردند. علی كوچولو بعد ...