ساز و آواز دشتی
نفس برآمد و كام از تو بر نمیآید فغان كه بخت من از خواب در نمیآید قد بلند تو را تا به بر نمیگیرم درخت كام و مرادم به بر نمیآید صبا به چشم من انداخت خاكی از كویش كه آب زندگیم در نظر نمیآید ...