ترانه كرمانجی
همه كوله بارو بستن شیشه ی غمو شكستن اماده هستن در خونه ها رو بستن رفتن تو صحرا كمر همت و كارو بستن بذرو عاشقونه كاشتن خرمن طلا برداشتن تو سفره ی ما گداشتن وقتی پاشن میتونن سیلو عقب برونن بادو ...