ترانهی اركسترال
دگر باره شد تازه گلم جلوهگر ز نو جلوهگر شد به جمالی دگر بیامد آن نگار من بهشت من بهار من بعد از آن ظلم و آن جور و ستم آمد او تا كند چاره غم چه شبها كه با یاد آن رخ همچو قمر نگه كردهام ...