تصنیف
شب به گلستان تنها منتظرت بودم باده ی ناكامی در هجر تو پیمودم منتظرت بودم ، منتظرت بودم آن شب جان فرسا من بی تو نیاسودم وه كه شدم پیر از غم ، آن شب و فرسودم منتظرت بودم ، منتظرت بودم بودم همه ...