ترانه ی پاپ
اگر كه شمعی و از سوختن نپرهیزی نبینمت كه غریبانه اشك می ریزی هنوز غصه ی خود را به خنده پنهان كن بخند گرچه تو با خنده هم غم انگیزی خزان كجا تو كجا تك درخت من باید كه برگ ریخته با شاخه ها بیاویزی ...